حقابه هیرمند؛ ۵۰ سال پس از توافق هویدا؛ نیست یا نمیدهند؟
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۸۶۵۴۹
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: اخطار ابراهیم رییسی به حکومت طالبان دربارۀ حقابۀ سیستان از آب رود هیرمند به مهمترین موضوع/چالش/ احتمالا: تنش میان دو کشور همسایه بدل شده و این در حالی است که ایران مانند دیگر کشورهای جهان «امارت اسلامی افغانستان» را به رسمیت نمیشناسد و مشخص نیست اگر بنابر مکاتبه رسمی باشد چگونه باید آنان را مخاطب قرار دهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«رییس الوزرای امارت اسلامی افغانستان» در واکنش به اخطار ایران که از زبان رییس جمهوری و با لحن تندتر و با تعبیر در صورت لزوم با ابزار فشار از جانب وزیر خارجه بیان شده بر تعهد به معاهده ۵۰ سال قبل تأکید و در عین حال تصریح کرده است: «در بند (سد) کمالخان هیچ آبی وجود ندارد و اگر آبِ بند کجکی در آن جاری شود تا ایران نمیرسد. بنا براین نیاز است جانب ایرانی این حقایق را درک کند».
این بیانیه به زبان فارسی و در سربرگ امارت اسلامی افغانستان صادر شده و یکی از دو تاریخ آن هجری خورشیدی است. جان کلام طالبان و برگزدان آن به زبان ساده این است: «عجالتا آبی در کار نیست؛ اگر بود چشم!»
این در حالی است که اشرف غنی رییس جمهوری پیشین یا آخرین رییس جمهوری اسلامی افغانستان ۵ ماه قبل از سقوط با تبختر گفته بود مگر ایرانیها نفت خام خود را به دیگران رایگان میدهند که از ما توقع دارند به آنها رایگان آب بدهیم؟ بعد البته توضیح داد مراد او مازاد بر توافق ۱۳۵۲ است.
همین اظهار نظر به اضافه اصرار قبلی بر جدا دانستن فارسی رایج با فارسی دری در افغانستان کافی بود تا ایران هم به این نتیجه برسد که طالبان گزینه بهتری برای افغانستان است. بهتر البته نه بلکه واقعیتر و قابل تحملتر.
با نگاه دایی جان ناپلئونی، انگلیسیها همان گونه که در غرب بین ایران و عراق و با ابهام بر سر شطالعرب یا اروندرود استخوان لای زخم باقی گذاشتند در شرق کشور نیز بین ایران و افغانستان و با سهم سیستان از رود هیرمند که افغانها به آن هلمند میگویند، همان ایده را اجرا کردند. آب دریاچه هامون از همین رود تامین میشد و هامون که خشکید زندگی در آن سامان هم دچار انواع گرفتاریها شد. درباره حقابه هیرمند و سهم ایران برای سیستان و هامون این نکات را میتوان یادآور شد:
۱. اگر خشکی هامون به خاطر هیرمند است و ممانعت افغانها جای طرح این پرسش هست که بقیه تالابها و دریاچههای ما چرا دچار این وضعیت شدهاند؟ جز این است که در اینجا طرف افغانُ سد و بند زده و در مسیر آب پمپ گذاشته و آب را مصرف میکنند و در باقی جاها ما خودمان دقیقا همین کار را کردهایم؟ هم سد زده ایم و هم آب را با پمپ بالا میآوریم. به قول سید محمد بهشتی در کشوری که ۳۵۰ روز آن آفتابی است چرا باید حجم عظیمی از آب را پشت سد نگاه داشت تا بخش قابل توجهی از آن تبخیر شود؟!
۲. به موجب توافقی که در سال ۱۳۵۲ خورشیدی بین ایران و افغانستان امضا شد سهم سیستان و هامون ایران از این آب ۸۵۰ میلیون متر مکعب در سال است (هر ثانیه ۲۶ متر مکعب). توافق را نخستوزیران دو کشور (امیر عباس هویدا از ایران و محمد موسی شفیق از افغانستان) امضا کردند و اگرچه در هر دو کشور حکومت سلطنتی برافتاد، اما حکومتهای بعدی منکر قرارداد نشدند.
نه افغانها بعدتر گفتند قبول ندارند و نه ایران عصر پساپهلوی سهم خود را کم دانست و بیش از ۸۵۰ میلیون متر مکعب در سال مطالبه کرد منتها در افغانستان آن قدر تحولات سیاسی رخ داد و پس از سرنگونی سلطنت، کلکسیونی از جمهوری و جمهوری خلق و امارت اسلامی و جمهوری اسلامی را تجربه کردند که مشخص نبود با کدام قدرت باید طرف باشیم.
در همه این سالها البته افغانستان با استناد به تعریف و شرط سال معمولی آبی از انجام کامل یا حتی نیمه کامل توافق طفره رفته چرا که در توافق آمده چنانچه سال آبی نرمال باشد (یعنی ۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون متر مکعب) در اختیار داشته باشند آن گاه ۸۵۰ میلیون متر مکعب سهم ایران میشود. یعنی مشروط به آن که به آن حجم برسند و اگر نرسند تعهدی ندارند منتها با این اوضاع افغانستان کی میخواهد مشخص کند چقدر است؟ کی برود متر کند؟ با جماعت طالب کی میخواهد بحث فنی مهندسی تخصصی کند؟!
۳. یکی از دلایل خشم رییس جمهوری اسلامی ایران این است که احساس میکنند طالبان نقض عهد کرده است. چرا که گویا ایران در مذاکرات مشهد قبول بازگشت آنان به قدرت بعد از ۲۰ سال را به ۶ عهد منوط کرده بودند و اولی همین حقابه هیرمند بود. (پنج فقره دیگر هم از این قرار بود: محدود نکردن زبان فارسی، آزار ندادن شیعیان، میدان ندادن به اسراییل، اجازه ندادن به فعالیت گروههای ضد جمهوری اسلامی و همکاری در مبارزه با مواد مخدر).
احتمالا از این روست که طالبان مانند اشرف غنی گستاخی نمیکند و تحویل آب در مقابل بهای آن را پیش نمیکشد و قول داده و حالا هم نمیگویند نمیدهیم بلکه میگویند آبی در کار نیست تا بدهیم! حال آن که اشرف غنی خود را وامدار ایران نمیدانست بلکه حس میکرد ایران از رقیب او - دکتر عبدالله- حمایت میکند و با پالسهای ضد تهران میخواست در دل آمریکا جا باز کند.
۴. ایران دو راه دارد: نخست این که حسب اظهار حسین امیر عبداللهیان از ابزار فشار استفاده کند. اما چگونه؟ با عملیات نظامی یا ورود به خاک افغانستان یا اقدامات متقابل؟ راه دوم مذاکره است که عملا به منزله به رسمیت شناختن امارت اسلامی است. به عبارت دیگر چه بسا طالبان حقابه را به برگی برای شناسایی خود با عنوان امارت اسلامی بدل کرده باشد.
اگر اشرف غنی میگفت آب میخواهید مثل پول نفت که از دیگران مطالبه میکنید پول آن را بپردازید طالبان هم به صورت غیر رسمی میگوید اول ما را به رسمیت بشناسید تا امارت اسلامی به شما آب بدهد.
۵. نام امیر عباس هویدا نخستوزیر وقت پای توافق ۵۰ سال قبل نشان میدهد بر خلاف آنچه امیراسداالله علم در خاطرات خود نوشته او به هامون و سیستان و آب بیتوجه نبوده و اگر از هیرمند واقعا سالانه ۸۵۰ میلیون متر مکعب به هامون میریختند و آن آب را سر راه برنمیداشتند خشک نمیشد. با این که در افغانستان بر عبارتی تاکید میشد که ایران به جز آن سهم حقی ندارد و این برای موسی شفیق یک موفقیت بود، اما در ایران در فضای سال ۵۲ که اوج اقتدار شاه و ساواک و اغاز درآمدهای فراوان نفتی بود نقد چندانی متوجه توافق نشد. حتی از جانب مخالفان در خارج از کشور. در افغانستان بعد از کودتا هم آن را ننگی برای شفیق ندانستند. سالها بعد که دوباره ورق برگشت اشرف غنی البته او را میستود و دستور داد به همین مناسبت مدال شهید موسی شفیق طراحی شود.
۶. نسب آقای رییسی به سیستان میرسد. پدر او به مشهد کوچید تا مجاور شود و اگرچه فرزند در مشهد به دنیا آمده، اما اصالتا سیستانی است. آیا لحن تند ابراهیم رییسی در دفاع از حق سیستان ریشه در همین ریشه دارد؟
۷. تهدید افغانستان و مطالبه حقابه هیرمند هر چند با احساسات ناسیونالیستی در سطح ملی و با علایق محلی و بومی سازگار است و کیست که ندادند در غیاب آب تمدن سیستان و بلوچستان در معرض تهدید قرار میگیرد، اما این ملاحظه را هم باید داشته باشند تا فردا روز بحث حقابه آب محل تعارضات درون سرزمینی قرار نگیرد.
۸. اگر به جای محور قرار دادن ایدئولوژی در سیاست خارجی طی این چند دهه به اشتراکات فرهنگی بها داده میشد و مشخصا ایران بزرگ فرهنگی فرامرزی در کانون توجه بود اکنون شاهد استهزای اخطاریه نبودیم. چه بسا اساسا طالبانی بازنگشته بود.
۹. در جهانی که ایران و عربستان آشتی میکنند و بن سلمان از بشار اسد استقبال میکند و رییس جمهوری اوکراین به جده میرود یعنی دیپلماسی همچنان کار میکند. مشکل ایران و طالبان بر سر حقابه در این است که عجالتا نه امیر عبداللهیان میتواند به کابل برود و نه در تهران میتواند میزبان ملا متقی باشد. طالبان دوست دارد با این برگ بازی کند.
۱۰. این که به آب سیستان و بلوچستان توجه میشود خوب است. تمثیل «سیستان؛ پاره تن ایران» هم که رییس جمهوری به کار برد نیکوست. اما به همه حقوق «سیستان و بلوچستان» باید توجه نشان دهند و برای دریافت حقابه ظرفیتهای محلی را هم به کار گیرند. چه بسا از آنان کاری برآید که از تهران نشینان برنیاید...
منبع: فرارو
کلیدواژه: حقابه هیرمند قیمت طلا و ارز قیمت موبایل ۸۵۰ میلیون متر مکعب اسلامی افغانستان جمهوری اسلامی حقابه هیرمند امارت اسلامی رییس جمهوری اشرف غنی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۸۶۵۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احیای موقت گردشگری در تالاب بینالمللی هامون
بارندگیهای اخیر و سیلاب هایی که طی روزهای گذشته به وقوع پیوست جان دوبارهای به تالاب بین المللیهامون و منطقه سیستان داده است. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از زاهدان، در پی بارندگی های اخیر در منطقه و سیلاب های ورودی از همسایه بخشهایی از تالاب بینالمللی هامون آبگیری شده و باعث رونق مجدد اما موقت گردشگری در منطقه سیستان شده است.
مردمان سیستان بیش از دو دهه است که به دلیل خشکسالی های اخیر و بادهای 120روزه با انواع و اقسام بیماری های ریوی و چشمی دست و پنجه نرم میکنند و عملاً به دلیل عدم پرداخت حقابه سیستان از سوی کشور افغانستان سالهای بسیار سختی را پشت میگذارند.
این مردم همواره در فصول پربارش سال در انتظار بارندگیها و نزول رحمت الهی هستند تا زمین تفتیده و خشکیده سیستان قدری طعم زندگی و آب را بچشد که در این سالها اوضاع خیلی به کام آنها نبوده ولی باز هم از رحمت خداوند ناامید نیستند.
ورود سامانههای بارشی در هفتهها و روزهای اخیر چه در داخل و چه کشور افغانستان بارشهای خوبی را به همراه داشت که علیرغم ناملایمت هایی که طالبان در پرداخت حقابه داشتهاند باز هم قدر ناچیزی از سیلاب سرریز شده سدهای این کشور وارد سیستان شده است.
کیخا یکی از شهروندان سیستانی در این باره به خبرنگار ما گفت: درست است که سالهاست در این منطقه جز خاک و شن و ماسه و سختی چیز دیگری نداشته ایم اما باز هم حاضر به ترک خانه و کاشانه خود نیستیم اما از مسئولان و خصوصاً وزارت امور خارجه مطالبه جدی داریم که نسبت به دریافت حقابه ما از طالبان به صورت جدی عمل کند.
وی ادامه داد: آب در سیستان به معنی زندگی و حیات است و اگر آب نداشته باشیم عملاً امکان زندگی کردن وجود ندارد و مسیولان باید به این مساله به خوبی واقف باشند و ذرهای از حق مسلم مردم سیستان در خصوص حقابه کوتاه نیامده و به هر نحوی که میتوانند اقدام فوری داشته باشند.
دهمرده، یکی دیگر از ساکنان منطقه سیستان نیز به خبرنگار ما اظهار کرد: آبی که امروز وارد منطقه سیستان شده است به هیچ وجه حقابه تالاب هامون نیست بلکه میزان حجم سیلاب غیرقابل کنترل از سوی طالبان و آبهای سرریز شده از سدهای کشور افغانستان است.
وی ادامه داد: ما هرگز به این سیلاب راضی نمی شویم و تنها خواست و مطالبه ما دریافت منظم و کامل حقابه سیستان است تا بتوانیم همچون گذشته به کشاورزی و دامداری بپردازیم و این منطقه را مجدداً احیا کنیم.
بازگشت زندگی به سیستان
معاون گردشگری اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی سیستان و بلوچستان نیز اظهار کرد: سیستان ظرفیتهای گردشگری بسیاری دارد و همه ساله در ایام نوروز نیز گردشگران داخلی و خارجی را میزبانی میکند اما به دلیل خشکسالی های اخیر دچار مشکلاتی شده است.
علیرضا شهبخش افزود: خوشبختانه طی روزهای اخیر و به دلیل بارندگی و سیلاب هایی که شاهد بودیم قدری آب به این منطقه وارد شده و به نوعی باعث رونق گردشگری و شادمانی مردم شده است.
وی ادامه داد: به دلیل آب ورودی به منطقه کوه خواجه، مسافران و گردشگران زیادی طی دو روز گذشته این نقطه را برای سفر و بازدید انتخاب کردهاند و از تماشای این صحنه ها که رو به فراموشی بود لذت میبرند.
به گفته شهبخش، آب ورودی ناشی از سیلابها که تحت هیچ شرایطی حقابه سیستان نیز محسوب نمیشود موجب آبگیری بخش هایی از تالاب هامون و اطراف کوه خواجه شده و صیادان با به آب انداختن توتن و قایقهای خود که سالها خاک میخورد در حال خدمترسانی به گردشگران هستند و گشت و گذار آبی را برای آنها مهیا کردهاند.
میزبانی پایگاه ملی کوه خواجه از گردشگران
معاون میراثفرهنگی اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی سیستان و بلوچستان نیز گفت: همزمان با ورود سیلاب های سرریز شده از سدهای کشور همسایه و بارندگی های داخل کشور، بخش هایی از تالاب هامون که در محدوده پایگاه ملی کوه خواجه قرار دارد آبگیری شده و تصویری زیبا را برای مردم این منطقه به وجود آورده است.
مجتبی سعادتیان افزود: در روزهای گذشته پایگاه ملی کوه خواجه پذیرای تعداد بسیار زیادی مسافر و گردشگر بوده که برای تماشا و استفاده کردن از زیبایی خدادادی به این منطقه سفر کردهاند.
وی ادامه داد: تعداد ورودی مسافران به قدری زیاد بوده است که مردم برای رسیدن به کنار آب، تفریح و اینکه تنی به آب زده و یا از قایق سواری استفاده کنند ساعت ها در ترافیک جادهای بودهاند اما باز هم این سختی را به جان خریده و خود را به آب رساندهاند.
همه میدانند زندگی مردم و به طور کلی حیات در شمال استان سیستان وبلوچستان به آب بستگی دارد که به دلایل شرایط جوی و آب، سدسازی های کشور همسایه و عدم پرداخت حقابه این منطقه دچار خشکسالی های شدید شده است و همین میزان آبی که به دلیل سیلاب وارد تالاب هامون شده است خوشحالی را همراه آورده است.
انتهای پیام/